جدول جو
جدول جو

معنی سی امین - جستجوی لغت در جدول جو

سی امین
(اُ)
در مرحلۀ سی ام. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
سی امین
در مرحله سی ام
تصویری از سی امین
تصویر سی امین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ترکیبات آلی مختلفی که در اغلب مواد غذایی وجود دارد و به دلیل نقش موثر در فرایندهای سوخت و ساز بدن، کمبود هر یک از آن ها می تواند موجب ضعف و سستی و گاه بیماری شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی امان
تصویر بی امان
بی رحم، سنگدل
فرهنگ فارسی عمید
مرکّب از ویتا (زندگی به لاتینی) + مین (منبع به زبان فرانسوی) در اصطلاح پزشکی ماده ای که به مقدار بسیار کم وجودش برای رشدونمو و نگهداری و اعمال و اعضای بدن ضروری است و فقدانش موجب بروز اختلالات مخصوص می گردد، چون بدن قادر به تهیه و ساختن ویتامین نیست علیهذا بایستی از خارج ضمن سایر غذاها به بدن برسند، امراض ناشی از فقدان ویتامین را آویتامینوز گویند، (فرهنگ فارسی معین)، موادی که انسان وسایر حیوانات قادر به ساختن آنها نیست و وجودشان ولو به مقدار بسیار کم (در حدود110000000 وزن جیرۀ غذای روزانه) برای رشد و نگهداری و بالاخره اعمال اعضای بدن لازم است، ویتامین ها را برحسب محلول بودن آنها در روغن یا در آب به دو دسته تقسیم می کنند و تعداد هردسته را با حروف الفبای فرانسه نام گذاری کرده اند:
الف) ویتامین های محلول در چربی:
1- ویتامین A: این ویتامین عامل نمو بدن و عامل ضد خشکی قرنیۀ چشم است، کم شدن یا فقدان این ویتامین در نزد انسان ابتدا منجر به شب کوری و بعداً مبدل به خشکی قرنیۀ چشم و کوری کامل می شود، این ویتامین در هویج و زردۀ تخم مرغ و شیر و سبزی ها و چربیهای حیوانی (کره، روغن، کبد ماهی مورو) به مقدار زیاد موجود است، فقدان ویتامین A در بدن سبب کم شدن گلبولهای قرمز و پلاکت ها و خراب شدن نسج پوششی و شاخی بدن نیز می شود و ضایعات عصبی نیز می دهد، ویتامین A از یک مادۀ رنگی موسوم به کاروتن به فرمول H56 C40 مشتق است و احتیاج روزانۀ انسان به ویتامین A در حدود0/5 میلی گرم است،
2- ویتامین D: عمل این ویتامین در بدن، آهکی کردن استخوان هاست و فقدان آن در بدن سبب بیماری نرمی استخوانها می شود، این ویتامین متابولیسم آهک و فسفر را در بدن (خون، استخوان، دندان) تنظیم میکند و نسبت cap را که مساوی 0/7 است نگهداری می کند، مقدار مورد احتیاج ویتامین D روزانه معادل با 1100 میلی گرم است، یک نوع استرول گیاهی موسوم به ارگوسترول بر اثر نور آفتاب و مخصوصاً اشعۀ ماوراء بنفش تبدیل به ماده ای می شود موسوم به کالسیفرول که دارای خاصیت ضد راشیتیسم بوده و دارای ویتامین D2 می باشد، ویتامین D در گوشت و زردۀ تخم مرغ و شیر و کره و روغن کبد ماهی مورو همراه ویتامین A و روغن نارگیل به تنهایی یافت میشود،
3- ویتامین E: این ویتامین باعث نمو کار اعضای تناسلی و عمل توالد و تناسل می شود، فقدان آن در حیوان نر سبب کوچک شدن بیضه ها و در حیوان ماده باعث عقیم شدن آن می شود، حیوان آبستن بر اثر فقدان آن سقط میکند و اختلالات عصبی و عقلانی می دهد، این ویتامین در جوانۀ گندم و ذرت و برگ کاهو و کلم و شبدر وجود دارد وعامل شیمیایی آن موسوم به آلفاتوکوفرول است، مقدار مورد احتیاج آن روزانه یک میلی گرم است،
4- ویتامین K: این ویتامین عامل ضد خونریزی است و فقدانش با یرقان ارتباط دارد، فقدان این ویتامین زمان انعقاد خون را خیلی طولانی می کند، عمل ویتامین K درست شدن پروترومبین خون به میزان طبیعی در کبد است، برای جذب این ویتامین وجود صفرا در روده ضروری است، در یرقان انسدادی علت خونریزی کمبود و یا فقدان جذب ویتامین K از روده هاست چون صفرا برای جذبش لازم است، این ویتامین در برگ بلوط و اسفناج و کلم و توت فرنگی و گوجه فرنگی و روغنهای نباتی و روغن کبد خوک بیشتر وجود دارد،
ب) ویتامین های محلول در آب:
1- ویتامین B1، این ویتامین را آمریکایی ها ویتامین F نیز می نامند و به آنورین و تیامین نیز موسوم است، این ویتامین برای جلوگیری و درمان مرض بری بری میباشد، این مرض یک نوع فلجی است که از پاها شروع می شود و بعد به دست ها سرایت می کند و اگر بیماری طول بکشد فلج به عضلات سینه و دیافراگم هم میرسد، این بیماری در نزد مرغها بر اثر تغذیه با برنج پوست کنده تولید می شود، کازیمیر فونک از پوست برنج این ویتامین را به دست آورد، در کاهو و کلم و اسفناج و سیب زمینی و گوشت تازه وپوست برنج و سبوس گندم و جو و پرتقال و گوجه فرنگی این ویتامین یافت میشود، مخمر آبجو نیز به مقدار زیاددارای این ویتامین است، در اشخاص بالغ این ویتامین عامل حمایت و تعادل سلسلۀ اعصاب و ضد اوجاع عصبی است، مقدار موردلزوم روزانۀ آن 1/5 میلی گرم است،
2- ویتامین B2: این ویتامین به نام لاکتوفلاوین نیز موسوم است و در نمو حیوانات جوان مؤثر است و فقدان آن سبب اختلال سوخت گلوسیدها و توقف نمو می شود، ویتامین B2 در متابولسیم آهن و تنفس سلولی نیز دخالت دارد، سابقاً گمان میکردند که فقدان ویتامین B2 تولید مرضی به نام پلاگر می کند ولی در سنوات اخیر معلوم شد که مرض پلاگر مربوط به فقدان ویتامین دیگری موسوم به ویتامین ppمی باشد، ویتامین B2 در زرده و سفیدۀ تخم مرغ و شیر وجگر و سبزیجات و گل کلم و برگ چغندر و جوانه های غلات و مخمر آبجو و اسفناج همراه با ویتامین B1 می باشد، مقدار موردلزوم روزانۀ آن نیز 1/5 میلی گرم است، در مواد مختلف همراه ویتامین B2 همیشه چند عامل ویتامین دیگر نیز موجود است،
3- ویتامین B6: این ویتامین به نام آدرمین و پیریدوکسین نیز موسوم است، فقدانش سبب جراحات جلدی، ریزش موها و خراشهای پوست بدن است، عمل این ویتامین در متابولیسم انساج و در تولید گلبولهای قرمز خون است، این ویتامین در گوشت ماهی و جگرو مخمر آبجو و پوست برنج و سبوس گندم و جو فراوان است، مقدار موردلزوم روزانۀ آن 2 میلی گرم است،
4- ویتامین B4: این ویتامین به نام آدنین نیز موسوم است و در نگهداری و تعادل مقدار گلبولهای سفید چندهسته مؤثر است،
5- اسید پانتوتنیک: این ماده در اکثر انساج حیوانی و گیاهی وجود دارد و در متابولیسم انساج مؤثر است، فقدانش سبب ناراحتی های کبدی و التهابات مجاری تنفسی و التهابات معده و روده می شود و به علاوه فقدانش مواد رنگی موها را از بین می برد،
6- ویتامین H: این ویتامین به نام پیوتین نیز موسوم است و بیشتر در زردۀ تخم مرغ موجود است و در پوست برنج و مخمر آبجو و کبد و قلوه و مغز فراوان است، عمل این ویتامین در برابر آلبومین سفیدۀ تخم مرغ متوقف می شود، فقدان این ویتامین موجب پیدایش ضایعات پوستی (به صورت فلس های خشک) و تولید زخم روی زبان و پیدایش لکه های رنگی قرمز یا خاکستری بر روی پوست می شود، مقدار مورد احتیاج روزانۀ آن 0/1 میلی گرم است،
7- ویتامین B12: این ویتامین در کم خونی ها مؤثر است و ترکیب آن با اسید فولیک که به اسامی مختلف است در رفع کم خونی ها خیلی مفید و در عصارۀ جگر زیاد است، مقدار مورد احتیاج روزانۀ آن 10 تا 50گاما می باشد،
8- ویتامین B15: ویتامینی است که به تازگی کشف شده و هنوز اختصاصاتش به خوبی شناخته نشده اند،
9- ویتامین Pp: این ویتامین در سال 1937م، به طور خالص تهیه شد و ضد مرض پلاگر است، فقدان آن درد مفاصل و عوارض جلدی (پلاگر) تولید می کند که در آن پوست ابتدا قرمز می شود و بعداً تاول زده و زخم می شود و به علاوه نوعی جنون تولید می کند، این ویتامین درزردۀ تخم مرغ و گوشت و جگر و سبزیجات و مخمر آبجو وشیر و گوجه فرنگی فراوان است، مقدار احتیاج روزانۀ آن 10 تا 15 میلی گرم است،
10- ویتامین K یا ویتامین ضد خون روی:که فقدانش سبب کندی انعقاد خون می شود و خونریزی زیاد می دهد، این ویتامین در جگر و هویج و زردۀ تخم مرغ و گوجه فرنگی موجود است، مقدار مورد احتیاج روزانه یک میلی گرم است،
11- ویتامین P: این ویتامین به نام سیترین یا هسپریدین نیز موسوم است و همراه ویتامین C در اکثر میوه ها موجود است و فقدان آن سبب ازدیاد قابلیت نفوذ رگهای موئین و ضایعات دیوارۀ این عروق می شود و بالنتیجه سبب خونریزیهای جلدی می شود، مقدار موردلزوم روزانۀ آن در حدود 50میلی گرم است،
12- ویتامین C یا اسید آسکوربیک: ضد مرض اسکربوت است، اسکربوت مرضی است که علائم آن خونریزی های زیر جلدی و زیراستخوانی و داخل مفصلی وورم لثه است و به علاوه فقدان این ویتامین در اطفال تولید مرضی به نام بارلو می نماید که ابتدا سبب کم خونی و سپس خونریزی خصوصاً هماتوری (وجود خون در ادرار) می شود و به علاوه فقدانش سبب توقف نمو اطفال است و تولید ضایعات دندانی و سستی استخوانها می کند و بدن دچار ضعف عضلانی می شود، مسمومیت ها و عفونت ها و بیماریهای تب دار سبب کم شدن ویتامین C می شود و بر اثر کم شدن ویتامین C مقاومت بدن بطورکلی در برابر عفونت ها و سموم کم میشود، ویتامین C برای بچه ها و جوانها لازم است و خیلی کم مقاومت است و بر اثر اکسیداسیون و خشک شدن و 100 درجه حرارت از بین میرود، این ویتامین در اکثر سبزیجات و میوه های تازه خصوصاً مرکبات و گوجه فرنگی و هویج و کلم و سیب زمینی و شیر و جگر فراوان است، مقدار مورد احتیاج روزانۀ آن 75 میلی گرم است، (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش دهخوارقان شهرستان تبریز در خاور دریاچۀ ارومیّه، از شمال محدوداست به حومه بخش و از جنوب به دهستان دیزجرود و ازخاور به بخش اسکو و از باختر به دریاچۀ ارومیّه، آب آن از رودخانه و قناتها و چشمه ها تأمین می گردد، 12 آبادی دارد و جمعیت آن بالغ بر 5567 تن است و مهمترین دیه های آن خانقاه و هفت چشمه است، شوسه و خطآهن تبریز و مراغه از آبادیهای داشکسن و خانقاه تابعۀ دهستان عبور می کند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
قصبۀ مرکز دهستان شیرامین بخش دهخوارقان شهرستان تبریز، سکنۀ آن 1423 تن، آب آن از چشمه و رود، راه آن شوسه، دبستان و ده باب دکان دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ)
ابن محمود امین. فقیه واصولی بود که در حدود سال 1276 هجری قمری در شقرا متولد شد و در همانجا آغاز به تحصیل کرد سپس به حنوبه از قرای جبل عامل رفت و آنگاه به نجف اشرف کوچ کرد و در حدود بیست ویک سال در آنجا اقامت گزید. سپس به جبل عامل بازگشت و در حدود هجده سال مشغول تدریس و تعلیم و قضاوت بین خصوم و افتاء بود و در یازدهم شوال سال 1328 هجری قمری درگذشت. او را کتابی است در مواریث. و نیز اشعار و تعلیقاتی از او بجای مانده است. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعۀ عاملی ج 42 ص 142)
ابن محمد امین بن موسی بن حیدر بن احمد. فقیه بود و درسال 1249 هجری قمری مسموم گشت و در شقرا از اعمال جبل عامل دفن گردید. او راست: 1- رساله ای در توحید. 2 -رساله ای در حیض. 3- شرح الریاض بر طباطبایی. 4- شرح منظومۀ بحرالعلوم، که آن را تکمیل نکرد. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعۀ عاملی ج 42 ص 55)
لغت نامه دهخدا
(کَ اَ)
نام یکی از چهار پسر کیقباد است. (برهان). نام پسر کوچکتر از چهار پسر کیقباد است. (ناظم الاطباء) :
نخستین چو کاوس باآفرین
کی آرش دوم بد، سوم کی پشین
چهارم کی ارمین کجا بود نام
سپردند گیتی به آرام و کام.
فردوسی.
رجوع به یشتها تألیف پورداود ج 2 ص 225 شود
لغت نامه دهخدا
(صَ دُ)
در مرحلۀ سیصدم. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به سیصد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی امان
تصویر بی امان
بی رحم، قصی القلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیصدمین
تصویر سیصدمین
در مرحله سیصدم
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی بر گرفته از لاتینی به آرش زندگی زیوین ماده ایکه بمقدار بسیار کم وجودش برای رشد و نمو و نگهداری و اعمال و اعضای بدن ضروری است و فقدانش موجب اختلالات مخصوص میگردد و چون بدن قادر به تهیه وساختن ویتامین نیست علیهذا بایستی از خارج ضمن سایر غذاها به بدن برسند امراض ناشی از فقدان ویتامین را آویتامینوز گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویتامین
تصویر ویتامین
((تُ))
مواد مخصوصی که در اغذیه مختلف وجود دارند و وجود آن ها در جیره غذایی کاملاً ضروری است و کمبود آن ها منجر به امراض مختلفی می شود. ویتامین ها انواع بسیار دارند، آ، ای، ب 1، ب 2، ب 6، ب 12، ب کمپلکس، ث، د، کا و غیره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
ميؤوسٌ منها
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
Hopeless
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
sans espoir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
絶望的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
مایوس
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
নিরাশ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
bila matumaini
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
umutsuz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
절망적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
безнадежный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
hoffnungslos
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
निराश
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
putus asa
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
สิ้นหวัง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
hopeloos
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
sin esperanza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
senza speranza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
sem esperança
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
绝望的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
beznadziejny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
безнадійний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی امید
تصویر بی امید
חסר תקווה
دیکشنری فارسی به عبری